دیو عظیم ایران باستان
دیو عظیم ایران باستان
زیگورات ……..دیو عظیم ایران باستان
زیگورات بنای خشتی تو پر فاقد فضاهای داخلی است که سطح خارجی آن دارای پوششی از آجر است. ابعاد قاعده زیگوراتها مربع و یا مستطیل و اندازه آنها بین ۵۰ در۵۰ یا۴۰ در ۵۰ متر متغیر است. از نظر موقعیت جغرافیایی تا قبل از کشف زیگورات سیلک بین سومر – بابل – آشور و جنوب غربی ایران توزیع شده اند.
برای نخستین بار در فلات مرکزی ایران نیز از بقایای زیگوراتی در سیلک کاشان خاک برداری شده است. تاکنون هیچ یک از زیگوراتهای شناسایی شده بطور سالم و کامل باقی نمانده است و لذا ارتفاع اصلی آنها مشخص نشده است. دست رسی به فوقانی ترین طبقه زیگورات بوسیله پله کان و یا راه شیب دار صورت می گرفت. فضاهای اطراف زیگورات ها را با درختکاری و یا مرغ فضاسازی می کردند.
شوش حکومت می کردند نام زیگورات به خود گرفتند.
محوطه باستانی و معماری عظیم معبد جغازنبیل
به طور کلی زیگورات ها جایگاه یا معابدی هستند که در دوره کهن مردم بین النهرین (منطقه ای میان دو رود دجله و فرات )برای خدایان مورد پرستش خود بنا می کردند و در قسمت انتهایی آن به پرستش خدای خویش می پرداختند و چون این معابد در بین النهرین به نام زیگورات معروف شده و عیلامی ها مقارن با حضور تمدن بین النهرین در شوش حکومت می کردند نام زیگورات به خود گرفتند.
زیگورات چغازنبیل در استان خوزستان و در فاصله ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی شوش و ۲۰ کیلومتری هفتتپه و در نزدیکی کرانه غربی رود دز جای گرفته است.این آثار بقایای مربوط به تمدن عیلام است که در فاصله سی کیلو متری جنوب شرقی شوش و در کرانه غربی رودخانه دز واقع شده است چغازنبیل مرکب از دو کلمه چغا به معنی تپه و زنبیل به معنی ظرفی که از الیاف ساخته شده است و در گذشته بسیار مورد استفاده قرار می گرفته است و برای آسانی حمل و نقل ، آن را از اشیا و مواد مختلف پر کرده و حمل می کردند.
آثار باستانی چغازنبیل شامل زیگورات یا معبد عظیمی است که به وسیله اونتاشگال پادشاه عیلامی برای خدای اینشوشیناک در حدود سال ۱۲۵۰ پیش از میلاد ساخته شده است.زیگورات جغازنبیل بنای عظیمی است به صورت هرم طبقه طبقه ای یا پله پله ای که هر طبقه آن بر روی طبقه پایین تر اما از کف زمین ساخته شده است.طبقه اول بزرگترین طبقه بوده و به صورت مربع با اندازه بیرونی ۱۰۳*۱۰۳ متر بنا شده است.( در برخی منابع ۱۰۰*۱۰۰ هم نوشته شده اشت)
این زیگورات در محوطه کوچکی قرار داشته که جایگاه رب النوع اینشوشیناک یا الهه اینشوشیناک خدای عیلامی ها بوده و در زمان پادشاه عیلامی به نام اونتاش گال ساخته شده است . محوطه چغازنبیل به وسیله دیوار عظیمی که دور تا دور آن را فرا گرفته ،محصور شده است.دیوار داخلی دیگری دور تا دور ساختمان مرکزی را در بر می گیرد و محوطه ای در حدود ۴۰۰*۴۰۰ متر را به عنوان حیاط در اطراف ساختمان به وجود می آورد.در نقاط مختلف این دیوار هفت دروازه وجود دارد که حیاط های اطراف ساختمان را با محوطه اطراف زیگورات مربوط می سازد.
ساختمان اصلی زیگورات چغازنبیل در اصل پنج طبقه بوده و اینک بر اثر مرور زمان دو طبقه فوقانی آن از بین رفته است.بقایای معماری سه طبقه موجود هم اکنون از آجر برپاست.در حال حاضر باقیمانده زیگورات در حدود ۲۵ متر ارتفاع دارد ولی به نظر می رسد در اصل ساختمان حدود ۵۰ متر ارتفاع داشته که طبقات آن به وسیله پلکان به هم ارتباط داشته است.دروازه اصلی در قسمت جنوبی مجموعه دارای آجر های تزئینی با لعاب رنگارنگ به رنگ های آبی و سفید و نقوش تزئینی است و اسم سازنده زیگورات یعنی اونتاشگال پادشاه ایلامی بر روی آنها به خط میخی عیلامی دیده می شود.نام اینشوشیناک خدای بزرگ عیلامی نیز تکرار شده است.
در باره کاربرد این سه بنا نظریههای متفاوتی عرضه شده بود. رومان گیرشمن سرپرست هیئت کـاوش چغـازنبیـل و نیز آندره پـارو از آن به عنوان آ«پـوستامنـتآ» به معنای پایه مجسمه نام بردهاند. عدهای دیگر آنرا سکو، نیمکت، مذبح، محراب و قربانگاه دانستهاند؛ و بعضی دیگر به دلیل شکل نیمدایرهای بنای بازسازی شده از آن به عنوان تریبون سخنرانی یاد کردهاند. غافل از آنکه شکل نیمدایرهای آن تنها به این سبب بوده که تنها یک نیمه آن به دست مرمتگران بازسازی شده است. البته و بیگمان احتمال آ«پایه مجسمهآ» بودن این بنا منافاتی با کاربرد تقویمی آن ندارد.
در چهار سوی این سه بنا، چهار آفتابسنج آجری به شکل تاقنما یا پنجرهنما ساخته شده است که با آفتابسنجهای رصدخانه نقشرستم شباهت ظاهری دارند.
به گفته دکتر غیاث آبادی این سه بنا که بر روی هم مجموعه واحدی را تشکیل میدهند، یک رصدخانه یا تقویم آفتابی برای سنجش گردش خورشید و به تبع آن نگهداشتن حساب سال و سالشماری و استخراج تقویم و تشخیص روزهای اول و میانی هر فصل سال یا اعتدالین بهاری و پاییزی و انقلابهای تابستانی و زمستانی بوده است.
تغییرات زاویه بین گوشههای آفتابسنجها (که تعدا آنها در مجموع به ۱۲ عدد میرسیده است) با تغییرات زاویه طلوع خورشید در آغاز هر یک از فصلهای سال برابر است. یا عبارت دیگر این آفتابسنجها به گونهای طراحی و ساخته شدهاند که بتوان هنگام طلوع یا غروب خورشید با مشاهده سایههای متشکله در آن، آغاز یا میانه هر یک از فصلها که منطبق با اعتدالهای بهاری یا پاییزی و انقلابهای تابستانی و زمستانی میباشد را تشخیص داد. اینگونه گاهشماری که نه مبتنی بر ماههای دوازدهگانه، که بر مبنای تقسیم برابر فصول به بازههای زمانی برابر است، در نظام گاهشماری گاهنباری ایران بکار میرفته است